من اندكي از غصه ی بسيار تو بودم
يك قطره ی ناچيز گرفتار تو بودم
بازيچه ی شش سالگي خاطره هايت
در جنگ دروغين تو سردار تو بودم
آن روز كه يكپارچه پولك شده بودي
گور پدر قافيه دنبال تو بودم
افسوس كه افتاده ام از رونق و از چشم
افتاده ترين سكه ي بازار تو بودم
يك عمر كه همسايه نبوديم من و تو
ديوار به ديوار به ديوار تو بودم
يك قطره ی ناچيز گرفتار تو بودم
بازيچه ی شش سالگي خاطره هايت
در جنگ دروغين تو سردار تو بودم
آن روز كه يكپارچه پولك شده بودي
گور پدر قافيه دنبال تو بودم
افسوس كه افتاده ام از رونق و از چشم
افتاده ترين سكه ي بازار تو بودم
يك عمر كه همسايه نبوديم من و تو
ديوار به ديوار به ديوار تو بودم