بی لمس پاییز به نوبهارمیرسیم
با یک دوقطره عشق به پرهیز میرسیم
بی اعتنا به شعر ِ شقایق، به رسم ِ باد
بر آستان ِ وَهم شب آمیز میرسیم
ما را که داده اند زمانی نوید نور
...افسوس بر شبان ِ گمان خیز میرسیم
یا وِرد جنگ و فاصله تکرار میشود
یا بر قبول صولت چنگیز میرسیم
گم کرده ایم گوهر مقصود و ناگزیر
بر اعتبار مهرهی ناچیز میرسیم
گفتی که در کتاب، نشانها زعشق هست
گفتم در این هجوم "بدان نیز میرسیم"!
در قحطسال عشق چه سود از حضور گل
آمد شُدش یکی است، به نوبهار میرسیم."
با یک دوقطره عشق به پرهیز میرسیم
بی اعتنا به شعر ِ شقایق، به رسم ِ باد
بر آستان ِ وَهم شب آمیز میرسیم
ما را که داده اند زمانی نوید نور
...افسوس بر شبان ِ گمان خیز میرسیم
یا وِرد جنگ و فاصله تکرار میشود
یا بر قبول صولت چنگیز میرسیم
گم کرده ایم گوهر مقصود و ناگزیر
بر اعتبار مهرهی ناچیز میرسیم
گفتی که در کتاب، نشانها زعشق هست
گفتم در این هجوم "بدان نیز میرسیم"!
در قحطسال عشق چه سود از حضور گل
آمد شُدش یکی است، به نوبهار میرسیم."