فهرست وبلاگ من

۱۳۹۱ شهریور ۱۷, جمعه

غمی که در سخنت داری همان غم است که من دارم
همان غمی که به تفسیرش به هر بهانه سخن دارم
من و تو زخمی یک تیغیم تفاوت آن که در این مسلخ
تو زخم تازه و من با خود هنوز زخم کهن دارم
پیاله ای ز سراب من دوباره پر کن و باور کن
...
که من هنوز هم از این خشک امید چشمه شدن دارم
بمان و عرصه بازی کن تو نیز جان مرا یک چند
که من به بازی دوران ها به شیوه صبر چمن دارم
بدان شکیب که از یاران توان زخم زبانم هست
به ساز حادثه ها با تو توان زخمه زدن دارم
اگر چه پیرم و در پیری هوای توبه به سر باید
من آن سرم که پیرانه - هوای توبه شکن دارم