فهرست وبلاگ من

۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

تو مثل بادی و...

تو مثل بادی و من بيد سر به فرمانم



مباد آنکه دمی بی تو سر به چرخانم!






خراب و خسته ام - امشب- نگاه مستت کو؟


بيا و جرعه ای از عاشقی بنوشانم!






ببين چگونه غم روزگار بعد از تو


دوباره می نهد -آرام - سر به دامانم!






ببين زمانه اکنون - که لايق مرگ است-


"چگونه می طلبد خونبها ز چشمانم! "






شگفت نيست که بعد از تو مثل شمعی مست


تمام خويشتن خويش را بسوزانم


تو مي روي و زمين بوي مرگ مي گيرد


تو مي روي و من از بودنم پشيمانم!


هیچ نظری موجود نیست: