فهرست وبلاگ من

۱۳۹۱ دی ۲۸, پنجشنبه

صدای ساز می آيد، صدای ساز تو از دور
بزن چه سوز غريبی! غمی که حل شده در شور

غمی که حل شده در شور و شور حل شده در عشق
که شور هم قدم عشق پا گذاشت به ماهور

بزن که خوب زدی بر دلم،دلم،دل عاشق
بزن درست زدی بر دلم،دلم ،دل مغرور

بزن که ساز تو و لحن آشنای تو انداخت
...
پرنده غزلم را به يک ترانه در اين تور!

همين پرنده که معجون سازهای جهان را
برای روز و شبش کرده است دست تو مامور:

به وقت شادی سبز ترانه:نغمه گيتار
زمان رقص غزل در بهشت:زخمه تنبور

صدای زخمه تنبور،شور،نغمه گيتار
به گریه آمده ام باز پا به پای تو در نور
 
 
 

هیچ نظری موجود نیست: