به او که :
چشمهایش سبز است ،
دستهایش سبز است ،
و قلبش وسعتی ست از آسمان .
چشمهای سبز تو لمسِ ِ روشن ِغم اند مثل آرزوی من ، هردوگـُنگ ومبهم اند
غـَلت میزنم در این اتـّفاقِِِِ ِ بی نظیر ،
سبزی چمن وَ تو ، هردو شکلی از هم اند
از خدای آسمان ، سهم ِ تو زمین من
چشمهای سبز تو ، ریشه های محکم اند
مثل خواب نیمه شب بوسه میدهی به من
لحظه های با تو هم ، تکه تکه و کم اند
ما سواره میرویم ، تا جهاد ِ اتـّفاق ،
دستهای ما دو تا ، اشتراک ِ آدم اند
راز ِ اختیار من ، اختراع ِ چشم ِ تو
ثبت لحظه میکنند ، دستها که با هم اند
ایستگاه ِ بعدی ام با تو رو به آسمان
زیر پایمان فقط ، چشمه های زمزمند
راه گم نمیکنم ، با تو میشود شکفت
دستهای سبز تو ، وسعتی از عالم اند
این شعر به هیچ عنوان اشکال وزنی ندارد .
لطفا"در خوانش دقت کنید .
چشمهایش سبز است ،
دستهایش سبز است ،
و قلبش وسعتی ست از آسمان .
چشمهای سبز تو لمسِ ِ روشن ِغم اند مثل آرزوی من ، هردوگـُنگ ومبهم اند
غـَلت میزنم در این اتـّفاقِِِِ ِ بی نظیر ،
سبزی چمن وَ تو ، هردو شکلی از هم اند
از خدای آسمان ، سهم ِ تو زمین من
چشمهای سبز تو ، ریشه های محکم اند
مثل خواب نیمه شب بوسه میدهی به من
لحظه های با تو هم ، تکه تکه و کم اند
ما سواره میرویم ، تا جهاد ِ اتـّفاق ،
دستهای ما دو تا ، اشتراک ِ آدم اند
راز ِ اختیار من ، اختراع ِ چشم ِ تو
ثبت لحظه میکنند ، دستها که با هم اند
ایستگاه ِ بعدی ام با تو رو به آسمان
زیر پایمان فقط ، چشمه های زمزمند
راه گم نمیکنم ، با تو میشود شکفت
دستهای سبز تو ، وسعتی از عالم اند
این شعر به هیچ عنوان اشکال وزنی ندارد .
لطفا"در خوانش دقت کنید .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر