فهرست وبلاگ من

۱۳۸۹ دی ۶, دوشنبه

به او که :

به او که :

چشمهایش سبز است ،

دستهایش سبز است ،

 
و قلبش وسعتی ست از آسمان .

چشمهای سبز تو لمسِ ِ روشن ِغم اند مثل آرزوی من ، هردوگـُنگ ومبهم اند

غـَلت میزنم در این اتـّفاقِِِِ ِ بی نظیر ،

سبزی چمن وَ تو ، هردو شکلی از هم اند

از خدای آسمان ، سهم ِ تو زمین من

چشمهای سبز تو ، ریشه های محکم اند

مثل خواب نیمه شب بوسه میدهی به من

لحظه های با تو هم ، تکه تکه و کم اند

ما سواره میرویم ، تا جهاد ِ اتـّفاق ،

دستهای ما دو تا ، اشتراک ِ آدم اند

راز ِ اختیار من ، اختراع ِ چشم ِ تو

ثبت لحظه میکنند ، دستها که با هم اند

ایستگاه ِ بعدی ام با تو رو به آسمان

زیر پایمان فقط ، چشمه های زمزمند

راه گم نمیکنم ، با تو میشود شکفت

دستهای سبز تو ، وسعتی از عالم اند



این شعر به هیچ عنوان اشکال وزنی ندارد .


لطفا"در خوانش دقت کنید .












هیچ نظری موجود نیست: